we are Farnaz and Mehdi, Iranian couple. We are enthusiastic to experience new adventures. Les mer Iran
  • Dag 7

    روز چهارم

    27. mars 2022, Spania ⋅ ⛅ 16 °C

    امروز رو با هوای سرد صبحگاهی شروع کردم. روز طاقت فرسایی داشتم.
    ساعتها امروز یک ساعت به عقب کشیده شد. ساعت ۸ صبح راه افتادم و تا ساعت ۷ عصر راه رفتم. به غیر از چند استراحت کوتاه بین راهی بقیه روز رو راه رفتم. کم کم دارم به راه رفتن عادت میکنم.
    برنامه داشتم تا تو روستاهای بین مسیر شب رو بمونم ولی خوابگاه‌هاش هنوز بسته بودن. پس باید خودم رو به شهر بزرگ بعدی میرسوندم. بیشتر مسیر امتداد جاده بود. به غیر از چند کیلومتر اول که کنار کانال آب بود. سرعت راه رفتنم به خاطر کمتر شدن فشار روی پام خیلی کم شده به نسبت روزهای اول. ولی سعی میکنم آهسته و پیوسته حرکت کنم و استراحت‌های بین‌راهیم رو زیاد کنم.
    شب رو تو خوابگاه یه صومعه میخوابم.
    Les mer

  • Dag 6

    خان سوم

    26. mars 2022, Spania ⋅ ☁️ 15 °C

    روز سوم هم گذشت. امروز صبح که از خوابگاه زدم بیرون یه ابر نازک جلوی خورشید رو گرفته بود. ولی میشد گرمای آفتاب رو حس کرد. برای همین خیلی زود کاپشنی که تنم بود رو درآوردم. چند صد متری دور شدم و به اولین سربالایی مسیرم رسیدم. یه تپه کوچیک رو باید رد میکردم. یاد سربالایی های کردستان که با دوچرخه بودیم افتادم و خوشحال بودم که اینبار پیاده‌ام و مجبور نیستم همراه با خودم دوچرخه رو هم هل بدم. تقریبا جزو آخرین نفرهایی بودم که صبح خوابگاه رو ترک میکرد. وقتی بالای تپه رسیدم میتونستم بقیه رو ببینم که جلوتر دارن حرکت میکنن.
    موقع پایین اومدن از تپه ولی با خودم فکر کردم اگه دوچرخه بود گازشو گرفته بودم ولی الان باید مسیر سرپایینی رو هم پیاده برم و چه بسا با چالش و فشار بیشتر به زانوها. بیشتر مسیر از بین مزارع رد میشد و اون دور دست ها توربین های بادی دیده میشن.

    امروز درد پاهام بعد از حدود ۷ کیلومتر خودش رو نشون داد و من رو مصمم کرد تا تو روستای بعدی که خدود سه کیلومتر باهاش فاصله داشتم شب رو بمونم. به روستا که رسیدم هنوز ساعت ۱۱ بود ولی درد پاهام بیشتر هم شد. دنبال خوابگاه بودم که دیدم خوابگاه‌ها بسته‌ هستند. رفتم تو یه کافه نشستم و چند تا دیگه از بچه‌هارو دیدم که همه کفشاشون رو درآوردن و دارن استراحت میکنن. منم یه چیزی خوردم و استراحت کردم. فاصله‌ام تا روستای بعدی ۸ کیلومتر بود. دوباره کمی جون گرفتم و انگیزه برای ادامه مسیر. هرچند میتونستم تو همون کافه شب رو بمونم ولی تصمیم گرفتم ادامه بدم. روز هنوز به نیمه نرسیده بود و من زمان به قدر کافی داشتم. پس دوباره راه افتادم ولی با قدم‌های کوچیک. خیلی آهسته راه میرفتم تا از فشار روی پاهام کم کنم. چند نفری هم که تو کافه بودند اومدن و ازم گذشتند. تقریبا فقط خودم تو جاده بودم. آفتاب میتابید و مگس ها هم از طرف دیگه همش دور صورتم وز وز میکردن. بعضی وقتا حواسم میرفت به مگس ها و درد پاهام رو فراموش میکردم. رسیدم به روستای بعدی و رفتم سراغ خوابگاه. اکثر بچه ها مسیر رو تا روستای بعدی که ۵ کیلومتر دیگه‌است ادامه دادند و من امشب تنها کسی هستم که تو این روستا میمونم. درنتیجه خوابگاه اختصاصی خودم رو دارم.
    Les mer

  • Dag 5

    Castrojeriz

    25. mars 2022, Spania ⋅ ⛅ 13 °C

    روز دوم پیاده‌روی
    امروز صبح رو با یه هوای ابری شروع کردم. تو مسیر برای چند دقیقه‌ای بارون هم نم نم بارید. تو مسیر به غیر از یه روستای کوچیک که برای خوردن ناهار توقف کردم شهر یا روستای دیگه‌ای نبود. قبل از شروع حرکت فکر میکردم که تو همون روستا شب رو بمونم ولی وقتی ساعت حدود ۱۱ به اون روستا رسیدم دیدم هنوز انرژی و زمان کافی برای رسیدن به روستای بعدی که تو هشت کیلومتری اون بود دارم. برای همین بعد از توقف ناهار مسیر رو ادامه دادم. دو کیلومتر پایانی ولی برام سخت بود و کمر درد و پا درد رو داشتم کم‌کم احساس میکردم. ولی از دور روستا دیده میشد و همین باعث امیدواری بود. ابتدای روستا که از روستای قبلی بزرگتر بود یه کلیسای مربوط به قرون وسطا قرار داشت. شهر حالت درازی داشت و اون خوابگاهی که میخواستم برم تقریبا آخر شهر بود. هم خوابگاه‌های دولتی مربوط به شهرداری هستند و هم خوابگاه‌های خصوصی. ازونجایی که خوابگاه های دولتی کیفیت خوبی دارند و همینطور ارزونتر هستند گزینه اول من محسوب میشن. بعضی ازین خوابگاه‌ها حالت خیریه دارند و هر مبلغی رو که بخوایی بهشون اهدا میکنی.
    تنها دو روز از سفر گذشته و کم کم داره دردهای فیزیکی کمر درد و پادرد خودش رو نشون میده. وقتی با کسایی صحبت میکنم که زودتر از من مسیررو شروع کردن میگن بعد از چهار روز دیگه عادت میکنی... باید دید...
    Les mer

  • Dag 4

    Buen Camino

    24. mars 2022, Spania ⋅ ☁️ 12 °C

    روز اول.
    حدود بیست کیلومتر از مسیر رو طی کردم. حدودای ساعت ۱۴ رسیدم به مقصد روز اول. زودتر از حد انتظارم بود، گرچه سرعتم هم زیاد نبود نسبتا. بیشتر جاده صاف بود و بعضی جاها کنار رودخانه. اطراف بیشتر زمین‌های زراعتی بودند. تو این مسیر مسافرهای دیگه هم هستند که دیدنشون باعث جذابیت کار میشه. یه سلام و احوالپرسی کوتاه و بعد هم با یه بوئنو کامینو از هم خداحافظی میکنیم. ممکنه همون آدم رو چند روز بعد تر یا شب تو خوابگاه دوباره ببینی. چون همه داریم یه مسیر رو میریم.Les mer

  • Dag 3

    Burgos

    23. mars 2022, Spania ⋅ ☁️ 9 °C

    با اتوبوس از مادرید رسیدم به شهر بورگوس. شهری که قراره ازینجا پیاده‌روی رو شروع کنم. شهر زیبا با یه کلیسای بزرگ. خوابگاهی که شب رو قراره توش بگذرونم تو مرکز شهر و پشت کلیسای جامع قرار داره. تختم رو گرفتم و بعد گشتی تو شهر زدم و برای شام یه چیز سبک خوردم. شب زود خوابیدم تا انرژی لازم برای شروع پیاده‌روی روز بعد رو داشته باشم.Les mer

  • Dag 2

    Madrid

    22. mars 2022, Spania ⋅ 🌧 10 °C

    رسیدم به مادرید و با مترو رفتم تا هاستلی که تو مرکز شهر رزرو کرده بودم. بعد ازینکه وسایلم رو گذاشتم تو هاستل زدم بیرون تا گشتی تو شهر بزنم و سوپرمارکت برم.
    روز بعد تو مادرید باید چند تا مغازه میرفتم. نمیتونستم عصای کوهنوردی رو تو هواپیما با خودم بیارم بنابراین اون رو از مادرید خریدم. گشتی تو شهر زدم. شهر خیلی قدیمی به نظر نمیاد. ولی شلوغ و زنده بود. مغازه‌ها و رستوران‌ها و کافه‌ها بازن و مردم در جنب و جوش. مثل همه پایتخت‌های دیگه.
    Les mer

  • Dag 1

    Frankfurt airport

    21. mars 2022, Tyskland ⋅ ☀️ 13 °C

    امروز روز اول سال ۱۴۰۱ و روز اول سفر من محسوب میشه. با مهدی رفتیم فرودگاه و بعد از خداحافظی سفر من رسما شروع شد.

  • Dag 407

    HelpX, Rüsselhausen

    18. mai 2019, Tyskland ⋅ ☀️ 18 °C

    بعد از تجربه خیلی خوب کار داوطلبانه تو جزیره ساردنیا در مزرعه زیتون، این دومین تجربه کار داوطلبانه در طول سفرمون بود.

    کار کردن در مزرعه ۱۲۴ هکتاری و گاوداری ارگانیک با ۱۲۰ تا گاو کار خیلی راحتی نیست. تمام اعضای خانواده چهار نفری بایرن (پدر،مادر، دو پسر), از صبح ساعت ۷ تا شب ساعت ۸ در حال انجام کار های مختلف از شیر دوشیدن، آماده کردن علوفه برای گاو ها، پخت و پز و کار های منزل، و رسیدگی به محصولات کشاورزی و میوه ها که تو هر فصلی کار خاص خودش رو داره، هستند. ما هم تو هر کاری که کمکی ازمون برمیومد بهشون کمک میکردیم. کمک در پختن غذا، درست کردن مارمالاد و ماست و کیک، آماده کردن علوفه و غذا دادن به گاو ها، کاشتن سبزیجات و ...
    در طی ده سال گذشته، حدود ۲۳۰ نفر از اقصی نقاط دنیا از طریق وبسایت helpx برای کمک کردن و بودن در این مزرعه پیششون اومدن و ما هم خیلی خوشحالیم که این فرصت رو داشتیم که از نزدیک، بودن در یه مزرعه و گاوداری رو تجربه میکنیم. همزمان کمک بزرگی برای ما بود تا بعد از مدت ها دوباره شروع به تمرین زبان آلمانی کنیم. کلی اطلاعات مفید راجبه قوانین و اصول کشاورزی و گاوداری در آلمان گرفتیم. با آدم های جدید دیگه که برای کمک کردن اومده بودند آشنا شدیم.

    درمورد helpx:
    وبسایتی هست برای کار و سفر. فرصت رو برای مسافران برای بودن تو محیط و تجربه کردن کارهای جدید فراهم میکنه. همه کارها هم داوطلبانه است و درواقع پای هیچ پولی وسط نیست. در ازای کمک مسافران، خانواده میزبان هم اقامت و غذا و فضای دلچسب رو برای اونها فراهم میکنه.
    Les mer

  • Dag 391

    Dresden

    2. mai 2019, Tyskland ⋅ ⛅ 13 °C

    چند روز در درسدن خونه دوستمون مینا موندیم و با بقیه دوستانمون که پیگیر سفرمون هم بودند همیشه (علی الخصوص حمیدرضا:) ، دیدار تازه کردیم. چند روز استراحت کردیم.تصمیم گرفتیم ادامه مسیرمون در آلمان رو با دوچرخه در امتداد رودخانه البه به سمت هامبورگ ادامه بدیم.
    هرچند باز دوباره باد با ما سر ناسازگاری داشت و مخالف بود. باد از سمت هامبورگ و دریای شمال می آمد.
    ازونجایی که انگیزه خیلی زیادی هم برای دوچرخه سواری تو آلمان نداشتیم بعد دو روز کلنجار رفتن با باد و هوای نه خیلی خوب، تصمیم گرفتیم سه هفته پیش رومون رو به عنوان کار داوطلبانه بریم پیش یه خانواده که یه مزرعه و گاوداری خانوادگی رو اداره میکنن. ازونجایی که از قبل باهاشون آشنایی داشتیم، با یه پیامک کوتاه، رخصت رو ازشون گرفتیم و با قطار از شمال شرق آلمان، خودمون رو رسوندیم به روستای خیلی کوچیک و زیبای روسلهاوزن در جنوب غرب آلمان.
    Les mer

  • Dag 384

    Hungry

    25. april 2019, Ungarn ⋅ 🌬 26 °C

    برای ورود به مجارستان از مرز صربستان، کنترل مرزی خیلی شدید بود. چون مرز های مجارستان، که دروازه ورود به اتحادیه اروپاست، از چند سال پیش برای کنترل ورود پناهجویان، حصارکشی شده و کنترل زیادی انجام میشه.
    امتداد رودخانه دانوب در مجارستان، مسیر دوچرخه‌سواری خیلی خوبی داشت هرچند جاده ها هم خلوت بودند، و جاهایی که مسیر دوچرخه خیلی پیچ و خم اضافه داشت مسیر رو از جاده اصلی ادامه میدادیم. تقریبا یک هفته در مجارستان بودیم و رسیدنمون به بوداپست، همزمان بود با ۱۷۹ مین روز خروجمون از آلمان. و چون طبق قانون با داشتن اقامت آلمان، نمیتونیم بیشتر از ۱۸۰ روز خارج از آلمان باشیم تصمیم گرفتیم تا با اتوبوس از بوداپست به درسدن آلمان برگردیم.
    Les mer

Bli med hos oss:

FindPenguins for iOSFindPenguins for Android