One year cycling in Europe

April 2018 - June 2019
April 2018 - June 2019 Read more
  • 27footprints
  • 15countries
  • 441days
  • 198photos
  • 3videos
  • 13.5kkilometers
  • 4.1kkilometers
  • Counting down!

    April 6, 2018 in Germany ⋅ ☀️ 12 °C

    خوب دقیقه نود فرا رسیده و حس و حال نزدیک شدن به سال تحویل ما رو فرا گرفته. پیدا کردن کارتن مناسب برای دوچرخه شده معضل! گیر ندن تو فرودگاه که چرا بزرگه یا اله بله.
    یه هفته قبل از پروازمون باید خونه رو به مستاجری که قرار بود در نبود ما از خونه استفاده کنه تحویل بدیم. از یه طرف تمیز کردن و جمع کردن وسایل شخصیا از خونه از طرف دیگه بستن باروبندیل سفر... بله اوضاع عجیب قاراشمیشه!
    اوضاع طبق برنامه ای که چیده بودیم خوب پیش رفت و روز پرواز دو تا دوچرخه تو کارتن با چند تا جعبه وسایل و ساک ها و کلی بارو بندیل دیگه رو چپوندیم تو ماشین بچه ها و با کلی فکر و خیال عازم فرودگاه شدیم.
    Read more

  • Day 5

    Portugal

    April 11, 2018 in Portugal ⋅ ⛅ 13 °C

    بلاخره روز موعود فرا رسید! دوچرخه ها آماده و رکاب زن ها آماده! خب شروع خوب میتونه با یه جاده صاف باشه ولی واسه ما با یه سربالایی با شیب زیاد بود! و همونجا بود که فهمیدیم هنوز راه داریم تا بدن ها بیاد رو فرم 😀
    بعد از چند روز، افتادیم تو مسیری که منتظرش بودیم، پارک ملی پرتغال و امتداد اقیانوس اطلس. مسیر های خلوت، اکثرا خاکی رو انتخاب میکردیم تا حدالامکان کنار اقیانوس بمونیم. تماشای غروب آفتاب تو اقیانوس واقعا تجربه فوق‌العاده ای بود.

    Cycling South from Lisbon gave us the best excuse to stop and take breaks frequently to see the landscape... and listening to the Ocean.
    Read more

  • Day 34

    Catalonia,Spain

    May 10, 2018 in Spain ⋅ ⛅ 19 °C

    دیدن شیرین تو بارسلونا یا خسته شدن از سربالایی ها و کوه های پر از زیتون آندلوس؟ فرقی نداره چون ما به هر حال از آندلوس سوار اتوبوس شدیم به سمت والنسیا و بعد با قطار رسیدیم به بارسلونا.
    کاتالونیا، استانی از اسپانیا که سودای مستقل شدن در سر داره حال و هواش با آندلوس تو جنوب فرق میکرد و میشد حس و حال غربی و اروپایی بودن رو ببشتر حس کرد.
    بارسلونا رو همراه با شیرین گز کردیم و شیرین رو راهی فرودگاه برای ادامه سفرش تو اروپا و خودمون آماده برای رکاب زدن به سمت فرانسه در شمال کردیم.
    امتداد ساحل مدیترانه در شمال بارسلونا، پر بود از پلاژ ها و شهر های کوچیک بدون فاصله و عملا پیدا کردن جا کمپ رو برامون سخت میکرد. ولی چاره دیگه ای نبود! یکی از همین روز ها بود که صبح زود با صدای پلیس که چادرمون رو تکون میداد پاشدیم. اولش ترسیدیم از جریمه شدن و .. ولی پلیس فقط خواست چون هوا داره روشن میشه چادر رو جمع کنیم و ما هم اطاعت امر کردیم.
    بعد از گذشتن از این قسمت مسیر، چالش رو برومون گذر از کوه های مرز فرانسه با اسپانیا بود.
    Read more

  • Day 42

    Via Rona, France

    May 18, 2018 in France ⋅ ⛅ 14 °C

    بونژوغ!
    با رد کردن کوه های پیرامیس که مرز جغرافیایی و سیاسی اسپانیا و فرانسه است وارد دنیای فرانسوی ها شدیم. تقریبا از روز اول سفر در لیسبون تا اینجای کار اکثر مسیرها کوهستانی، یا تپه ای یا خلاصه بالا پایین بود.ولی تو فرانسه بلاخره یه نفس راحت کشیدیم. رکاب زدن تو مسیر نسبتا صاف کنار دریا و بعدتر امتداد رودخانه رون روی مسیر مخصوص دوچرخه چیزی بود که حسابی سرحالمون کرده بود. به علاوه شهر های کنار رودخانه اکثرا شهر های قدیمی و توریستی زیبا بودن. با گذشت چند روز از ورودمون به فرانسه کم کم ذایقه غذاییمون هم داشت عوض میشد.صبحانه، املت های خوشمزه اسپانیا جاش رو داد به شیرینی هاو کروسان های شکلاتی فرانسوی 🍩🍰Read more

  • Day 67

    Switzerland

    June 12, 2018 in Switzerland ⋅ ⛅ 18 °C

    در امتداد رودخانه رون وارد ژنو، سرچشمه رون، شدیم. همون بدو ورود به هوای قهوه و کروسان هایی نسبتا ارزونی که تو فرانسه میخوردیم گشتی تو شهر زدیم و فهمیدیم نخیر! اینجا ازین خبرا نیست. فلذا همون کنار دریاچه بساط قهوه درست کنی خودمون رو راه انداختیم و با بیسکوییتامون خوردیم 😋
    باید خودمون رو هر چه زودتر به آلمان میرسوندیم. مدت دوماهه مرخصی هامون داشت به اتمام میرسید. پس از ژنو قطار گرفتیم به سمت بازل پیش سیمین و محمد جواد. فرداش هم با کوله باری از تجربه های ناب و خستگی سفر بازگشتیم به شهر خودمون کارلزروحه.
    Read more

  • Day 196

    Germany

    October 19, 2018 in Germany ⋅ ☁️ 11 °C

    طی توقف سه ماهه تو آلمان همه بهانه های محتمل برای سفر نکردن رو از بین بردیم. خونه رو به طور کامل پس دادیم، از کارهامون استعفا کردیم و آماده برای شروع دوباره شدیم. فرصتی هم شد تا سفری به ایران بریم و دیدار با خانواده ها و دوستانمون تازه کنیم. برای شروع رکاب زدن کمی دیر شده بود و هوا داشت رو به سردی می‌رفت و باید میجنبیدیم تا سریعتر خودمون رو به جنوب برسونیم. وقتی یه روز صبح با هوای منفی ۶ از خواب پاشدیم و چادر و همه وسایل ها رو یخ زده دیدیم فهمیدیم که اوضاع وخیم تر از چیزیه که تصور میکنیم. چمنزار، چادر، دوچرخه ها و همه بطری های آب، که از سهل انگاری ما بیرون چادر مونده بودن، یخ زده بودن.
    خوب اصلا انتظار همچین هوای سرد یهویی رو نداشتیم. هرچند دیری نپایید تا خورشید تابید و یخ هارو آب کرد و هوا رو گرم و زندگی دوباره به همه ما داد!
    تقریبا بیشتر مسیر رو با هوای معتدل پیش بردیم ولی قبل از رسیدنمون به مرز اتریش بارون بی وقفه برای چند روز مجبورمون کرد چهل کیلومتر باقی مونده تا شهر اینسبروک در اتریش رو با قطار بریم.
    Read more

  • Day 206

    Passing the Alps, Austria

    October 29, 2018 in Austria ⋅ ⛅ 13 °C

    عبور از آلپ با اعمال شاقه!!
    برای عبور از آلپ سعی کردیم کوتاه ترین مسیر رو انتخاب کنیم که همانا از اینسبروک در اتریش شروع میشه و به ورونا در ایتالیا ختم میشه.
    خوب مسیر رو حسابی زیر و رو کرده بودیم و میدونستیم که از اینسبروک تا مرز ایتالیا ۳۵ کیلومتر سربالایی نسبتا مداوم خواهیم داشت. ۱۲۰۰ متر هم سرجمع باید میومدیم بالا 😀 خوب یه جورایی تو ذهن حل و فصل کردیم که مثلا چند تا از فلان سربالایی که فلان جا داشتیم رو باید بریم🤔.
    خلاصه که صبح یا علی گویان زدیم تو جاده. رفتیم یکم و دیدیم که دریغا مشکل ما نه سربالا بودن مسیر، نه نبودن مسیر مخصوص دوچرخه، نه نبود شانه خاکیو عبور ماشین سنگین ها،که همانا باد شدید از روبرو بود با سرعتی که به ۸۰ کیلومتر هم میرسید!!!🙃 .
    جذاب بودن مناظر هم مزید بر علت شد که ما هر از چند متر یا کیلومتری وایسیمو نفسی تازه کنیم و از دیدن مناظر لذت ببریم. خلاصه تونستیم این ۳۵ کیلومتر جان فرسا رو رکاب بزنیم و به مرز ایتالیا برسیم.
    خوب ما که شاخ غول رو شکونده بودیم 😋😎. ادامه مسیرمون تو ایتالیا جاده مخصوص دوچرخه داشتیم و یکم هوای بارونی‌ و کلی سرپایینی. با پایین اومدنمون ارتفاع ، گرمتر شدن هوا رو هم میشد به وضوح احساس کرد.
    Read more

  • Day 210

    Northern Italy

    November 2, 2018 in Italy ⋅ ⛅ 17 °C

    ورودمون به ایتالیا یعنی خاتمه یه سربالایی سخت و شروع یه سرپایینی طولانی تو مسیر دوچرخه عالی. گرچه رسما وارد ایتالیا شده بودیم ولی حال و هوا و زبان و فرهنگ مردم در شمال ایتالیا، هنوز اتریشی مونده بود. مسیر دوچرخه عالی تا شهر ورونا ادامه داشت. ورونا برای ما مصادف بود با آشنایی با کاترین، بهترین میزبانمون تو warmshowers. قرار بود دو شب بمونیم پیشش ولی بعد از ۶ شب بلاخره رخصت گرفتیم و زدیم به جاده. حین اقامتمون پیش کاترین که محیطبان بود و به کل کوه های منطقه احاطه داشت، کوهنوردی حسابی هم کردیم. از ورونا مسیر جنوب رو در پیش گرفتیم به فلورانس. فلورانس هم میهمان دو تا دانشجوی هموطن تو خوابگاه دانشجوییشون بودیم.
    مردد بودیم که مسیر رو چطور ادامه بدیم. شرق یا غرب؟!؟ نهایتا قرعه کار به نام غرب افتاد و جزیره ساردنیا که امید داشتیم گرم باشه. پس پیچیدیم سمت پیزا و بندر لیورنو.
    Read more

  • Day 229

    Sardenia

    November 21, 2018 in Italy ⋅ ⛅ 18 °C

    کشتی شب از بندر لیورنو به سمت بندر اولبیا در جزیره ساردنیا حرکت کرد. ما که تصمیم رفتن به ساردنیا رو چند روز قبل گرفته بودیم، هیچ ایده ای از جایی که قراره واردش بشیم نداشتیم و چی بهتر از اینکه اولین صحنه از یه جای جدید رو همزمان با طلوع آفتاب تجربه کنی. بعد از خوردن قهوه صبح گاهی تو بندر زدیم به جاده و هر دو کاملا از تصمیمی که گرفته بودیم راضی بودیم. منظره ها عالی، هوا معتدل و مطلوب، جزیره و جاده ها خلوت. دیگه چی میخواییم؟
    آب!!! بله یادمون رفت بطری ها رو پر کنیم چون اصلا فکر نمیکردیم جزیره این قدر خلوت و متروک باشه که حتی یه کافی شاپ یا پمپ بنزین هم تو راه باز نباشه😂 ولی خوب تو بدترین حالت هم بلاخره از بین ویلاهای خالی، یکی در رو باز کرد و با مهربونی بهمون آب داد.
    تصمیم گرفتیم مدت بیشتری رو تو این جزیره که خیلی اسرار آمیز به نظر میومد بمونیم. کار داوطلبانه تو یه مزرعه زیتون در شهر آلگرو کنار یه زوج ساردنیایی_آلمانی بهترین گزینه ما بود. هم صرفه جویی تو مخارج سفر هم آشنایی و لمس فرهنگ جدید از نزدیک.
    سه هفته باهاشون زندگی کردیم، مثل عضوی از خانواده تو کارهای مربوط به خونه و مزرعه کمکشون میکردیم.
    Read more